شوخی جالب با آیتالله خامنهای
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۳۴۴۵۶
در تمام وقت عملیات، شهید سید محمدرضا دستواره بود که یک تنه همه را دنبالش میکشید.عباس برقی در خاطرات خود از شوخ طبعی شهید دستواره این طور یاد میکند: «… عملیات والفجر هشت که به پایان رسید خداوند این توفیق را نصیب بنده کرد تا همراه کادرهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) برویم ملاقات حضرت آیت الله خامنهای، که آن زمان ریاست جمهوری کشور را به عهده داشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عباس برقی در خاطرات خود از شوخ طبعی این فرمانده شهید این طور یاد میکند: «… عملیات والفجر هشت که به پایان رسید خداوند این توفیق را نصیب بنده کرد تا همراه کادرهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) برویم ملاقات حضرت آیت الله خامنهای، که آن زمان ریاست جمهوری کشور را به عهده داشتند. در محل ریاست جمهوری ایشان ما را به حضور پذیرفتند و بعد از دریافت گزارش عملکرد لشکر در عملیات، از حاج آقا کوثری صحبتهای جالبی کردند… بعد از آنکه وقت دیدار به آخر رسید، وقتی آقا داشتند از پلکان انتهای سالن بالا میرفتند، دفعتاً معاون لشکر، سی دمحمدرضا دستواره، با همان روحیه شاد و بذله گویی خاص خودش، با صدای بلند گفت: برای رفع سلامتی ریاست جمهور… مکث کرد و چیزی نگفت. همه حضار متحیر به رضا خیره شدند. حتی آقا هم سر به عقب چرخاندند و تا ببینند چه کسی این جمله را گفت. محمدرضا تا دید آقا سر به عقب چرخاندهاند و به او نگاه میکنند با لبخند ادامه داد:.. بعث عراق اجماعاً صلوات. همه حضار با خنده زدند زیر صلوات! آقا هم خندیدند».
سید محمدرضا دستواره اول بهمن ۱۳۳۸ در یکی از مناطق محروم جنوب تهران، به نام گود مرادی، به دنیا آمد. این منطقه در امتداد ضلع شرقی ترمینال جنوب و در حوالی میدان شوش قرار دارد. در آن روزگار وضعیت مالی خانواده سید محمدرضا مناسب نبود، سید سال۱۳۵۰ وارد مقطع راهنمایی شد و سه سال دوره راهنمایی را در مدرسه شاه، که در محله باغ آذری قرار داشت، سپری کرد. اما از آن پس به علت شرایط نامناسب اقتصادی، ترک تحصیل کرد و برای کمک به خانواده در یک کارگاه خیاطی، در بازار تهران مشغول کار شد. یک سال پس از ترک تحصیل، دوباره درس خواندن را شروع کرد و در سال ۵۴-۵۳ در دبیرستان پهلوی در پایه اول متوسطه مشغول شد.
شوخی جالب شهید دستواره با آیتالله خامنهای/ فرماندهی که شاد و بذله گو بود
سید محمدرضا دستواره بعدها با بغضی در گلو در سخنرانی خودش از این روزها این طور یاد میکند:
«…من آدمی هستم که از توی گود بلند شده. هزار دفعه گفتهام؛ از یک محیط فاسد بلند شدهام. اگر انقلاب نبود، معلوم نبود سرنوشت من چه میشد. وقتی به سپاه آمدم هم سرنوشت من معلوم نبود. امکان داشت آدمی بشوم که سپاهیگری را به عنوان شغل انتخاب کرده است. یک اسلحه روی دوش بیندازم و پست بدهم و بعد سر برج حقوق بگیرم. نمیخواهم از حاج احمد بت درست کنم؛ اما آدمی به نام حاج احمد سر راه من قرار گرفت و وسیلهای شد که من این بشوم که الان هستم و نخواهم به سپاهی گری به چشم شغل نگاه کنم..»
در روزهای بحبوحه انقلاب سید و دیگر جوانان جنوب شهر در مناسبتهای مختلف از مقابل مدرسه دستههای تظاهرات راه میانداختند و در خیابان شوش و کوچه پس کوچههای اطراف آن علیه رژیم پهلوی شعار میدادند. گاهی نیز شیشهی مغازه مشروب فروشی را میشکستند. سید سالها بعد در سخنرانیهای خود از روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ این طور یاد میکند: «…یادم هست روز ۲۲ بهمن هر جا مردم به کمک نیاز داشتند تا پادگانها و مراکز امنیتی را تسخیر کنند سریع با بچهها به آنجا میرفتیم. آن روز اولین جایی که رفتیم کاخ دادگستری در میدان ارگ تهران بود. در زیرزمین کاخ تعدادی افراد زندانی بودند. آنها را آزاد کردیم. بعد به طرف پادگان جی رفتیم. از آنجا به مقر شهربانی در خیابان شاهپور رفتیم و به اتفاق نصرت قریب یک اسلحه «ام یک» گیرمان آمد.»
آبان ۱۳۵۸ محمدرضا دستواره به عضویت سپاه پاسداران درآمد و پس از پشت سرگذاشتن ۱۵ روز دوره آموزشی در پادگان امام حسین به گردان چهار سپاه مستقر در پادگان، ولی عصر معرفی شد. فروردین ۱۳۵۹ بود که سید به گروه احمد متوسلیان در پاوه پیوست. او تا ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ یعنی تشکیل تیپ محمد رسول الله (ص) در غرب کشور با ضد انقلاب مبارزه کرد و بعد از آن همراه فرمانده محبوب خود وارد تیپ شد و مسئولیت واحد پرسنلی را به عهده گرفت.
اما شاید از بعد ناپدید شدن فرمانده محبوبش هر روزش برای سید سالی گذشته. از غم ربوده شدن حاج احمد تا شهادت همت و دیگر دوستانش در هر عملیات… از روزهای روانسر و مبارزه با ضدانقلاب تا قائم مقامی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) در آزاد سازی مهران سال ۶۵. روزهای عملیات کربلای ۱، حضور سید محمدرضا، با سمت قائم مقامی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)، در این عملیات بسیار چشمگیر بود. فعالیت او در عملیاتهای شناسایی و آماده سازی لشکر و ارائه نظرات کارشناسانه باعث شد لشکر ۲۷ در این عملیات به همه اهداف دست پیدا کند. اما روح بی قرار این فرمانده شوخ طبع دفاع مقدس بالاخره در روز جمعه سیزدهم تیرماه ۱۳۶۵ در پایین ارتفاعات قلعه آویزان آرام گرفت و شهر مهران به برکت خون این سرباز دلاور از تیررس گلولههای دشمن در امان ماند.
دستواره در تمام وقت عملیات او بود که یک تنه همه را دنبالش میکشید. در جایی دیگر که اوج آتش دشمن بود، بلندگو دستش گرفت و مردانه ایستاد و فریاد زد الله اکبر. یاران اباعبدالله! اینجا صحنه امتحان است. اینجا کربلاست و اگر لبیکگو هستید، عزم جزم کنید و دشمن را عقب برانید. برخیزید و امتحان پس دهید. اینجا صحنه پیکار حق و باطل است. پس تکبیر بگویید و به قلب دشمن یورش ببرید.
در بخش پایانی این نوشتار نحوه شهادت این فرمانده شهید را به روایت حمید فرزاد از دوستان این فرمانده شهید میخوانید.
جمعه سیزدهم تیرماه ۱۳۶۵- مهران
... دیگر داشتم از پا میافتادم، ساعت سه و نیم یا چهار صبح بود. آمدم پیش رضا دستواره و گفتم: ببین داش رضا، گفتی بالا سر لودرها وایستا تا آنها خاکریز را تمام کنند. من هم یکسره بیدار ماندم و خاکریز را تمام کردم. الان برو نگاه کن، خاکریز از ده بهروزان تا پای قلاویزان کشیده شده. رضا دستی به سرم کشید و گفت: آفرین حمید جان! دست درد نکند. حالا برو یک جایی پیدا کن و چند ساعتی بگیر بخواب. یک جا هم برای من بینداز. شاید من هم آمدم و یک استراحتی کردم. در نزدیکی همان خاکریز، بچههای اطلاعات لشکر، یک قرارگاه دشمن را گرفته بود که چند تا سنگر خیلی محکم داخل آن قرار داشت.اطراف آنجا را گشتم دوتا پتو گیر آوردم و بعد هم داخل یکی از سنگرهای خالی شدم. یکی از پتوها را برای خودم پهن کردم و دیگری را برای رضا. نمیدانم چند ساعت خوابیدم. فقط یادم هست، نور مستقیم و داغ آفتاب تیرماه به صورتم خورد، بیدار شدم. گوش تیز کردم، دیدم یک نفر فریاد میزند… آمدم جلوی سنگر ببینم چه خبر است؟ ناصر خوش قلب از بچههای مخابرات تا مرا دید، گفت: رفیقت مجروح شده. حاج رضا دستواره. با خودم گفتم: اگر رضا فقط مجروح شده، پس این آقا چرا این قدر دستپاچه است؟ پرسیدم: راستش را بگو. رضا شهید شده؟ سرش را انداخت پایین و چیزی نگفت. جنازه حاج رضا را بردند معراج شهدا. نفهمیدم چطوری خودم را به تا معراج رساندم. رفتم بالاسر رضا، دیدم ترکش خمپاره بدنش را سوراخ سوراخ کرده. بالای پیکرش نشستم و گریه کردم.
منبع: ناطقان
کلیدواژه: لشکر ۲۷ محمد رسول الله سید محمدرضا دستواره طور یاد آیت الله خامنه ای رضا دستواره حاج احمد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۳۴۴۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۲۳۳ پایاننامه مرتبط با کنگره اندیشههای قرآنی آیت الله خامنهای در حال تدوین است
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ مرکز قم، حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی رضایی اصفهانی استاد جامعة المصطفی العالمیه در کنگره بین المللی اندیشههای قرآنی حضرت آیت الله خامنهای و اجلاسیه اساتید معارف اسلامی سراسر کشور که در دانشگاه معارف اسلامی قم برگزار شد، اظهار داشت: حضرت آیت الله خامنهای از محضر پدر بزرگوار بهره گرفتند و بحث قرآنی را تحت تاثیر سیدهاشم میردامادی پدربزرگ مادری خود که در مسجد گوهرشاد تفسیر میگفتند و بحث انس با قرآن را تحت تاثیر مادر فرا گرفتند.
حجت الاسلام والمسلمین رضایی اصفهانی افزود: حضرت آیت الله خامنهای ۶ سال محضر علامه طباطبایی را درک کردند و در تفسیر قرآن تحت تاثیر استاد خود بودند.
وی گفت: حضرت آیت الله خامنهای را میتوان محصول سه مکتب شیعی حوزه مشهد، نجف و قم دانست، و سیره حوزوی ایشان هم اشرابی از تعبد حوزه مشهد، عقلانیت حوزه قم و ولایت مداری حوزه نجف است.
دبیر علمی همایش بین المللی حضرت آیت الله خامنهای گفت: تفسیره سوره برائت ایشان در ۷۰۰ صفحه ارائه شده که حاصل زحمت آقای ربانی است.
حجت الاسلام والمسلمین رضایی اصفهانی به سابقه تفسیر آیت الله خامنهای اشاره کرد و افزود: ایشان سال ۱۳۵۸ هفتهای یکبار به قم آمده و تفسیر میگفتند همچنین رهبر انقلاب سال ۶۰ تا ۶۱ برای پاسداران تفسیر سورههای حشر و جمعه، ممتحنه، مجادله را میگفتند و سال ۶۹ -۷۰ تفسیر حمد را برای دانشجویان میگفته است.
وی بر اهمیت و جایگاه مرجعیت علمی قرآن در اندیشه حضرت آیت الله خامنهای اشاره نمود و اظهار داشت: رهبر انقلاب تصریح دارند که «مساله قرآن و مرجعیت قرآن و رجوع به قرآن و استفهام از قرآن در مسائل گوناگون فکری، عملی، اجتماعی، سیاسی، حکومتی و ... خیلی چیز مهمی است. ما واقعا در این زمینهها کم کاریم».
دبیر کنگره بین المللی اندیشههای قرآنی رهبر معظم انقلاب بر موضوع جهت دهی به علوم انسانی بر اساس مبانی قرآنی تأکید نمود و با بیان این که علوم انسانی فعلی باید تحولات عمیق و پایداری داشته باشد، یادآور شد: رهبر انقلاب علوم انسانی فعلی را ترجمه قبل و شکل گرفته مبانی اومانیستی و سکولاریستی دانستهاند، از طرفی هدایت قرآن را عام و شامل تمام علوم میدانند که در مبانی و اهداف تاثیرات بسزایی دارد؛ ایشان ضمن تصریح بر اهمیت بازشناسی علوم انسانی بر اساس قرآن به تولید علوم انسانی قرآن بنیاد تاکید دارند.
حجت الاسلام والمسلمین رضایی اصفهانی سپس به تاثیر این کنگره بر فضای دانشگاهی اشاره کرد و گفت: تاکنون ۲۳۳ پایان نامه ارشد و دکتری در مراکز مختلف تحت تاثیر این کنگره گرفته شده است.
وی با اشاره به تاکید رهبر انقلاب بر مرجعیت علمی قرآن کریم گفت: براساس تاکیدات رهبر انقلاب دو واحد درس مرجعیت قرآن در برخی دانشگاهها و جامعة المصطفی العالمیه ارائه میشود.
حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی در بخش پایانی سخنان خود به اهداف و رویکردهای کنگره بین المللی اندیشههای قرآنی حضرت آیت الله خامنهای اشاره کرد و اظهار داشت: بیش از ۱۸۰ مرکز علمی، حوزوی و دانشگاهی در این کار عظیم مشارکت کردند و ۱۶ کارگروه علمی در راستای برگزاری این کنگره هم شکل گرفته است.
وی معرفی کتاب ها، مقالات، پایان نامهها و سایتها مبتنی بر ۷۰۰ ریز موضوع را از جمله دستاوردهای دبیرخانه این کنگره دانست و اظهار داشت: در این کنگره بیش از ۵۳ نشریه و ۲۲ ملی علمی پژوهشی مقالات برگزیده را چاپ خواهند کرد.
دبیر علمی کنگره بین المللی اندیشههای قرآنی رهبر معظم انقلاب یادآور شد: ۲۱۱ پیش نشست و ۷۸ کارگاه آموزشی، ۱۵ کرسی مرتبط با کرسیهای ترویجی نظریه پردازانه در ۳۰ شهر و ۱۵ استان برگزار و ۲ هزار و ۵۰۰ چکیده و حدود هزار و ۹۰۰ مقاله هم دریافت شده است.
حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی به دریافت مقالات همایش به ۲۱ زبان زنده دنیا اشاره کرد و گفت: در تلاشیم تا این کنگره در شهرهای متعدد ایران برگزار شود، لذا در داخل کشور شهرهای تهران، قم، مشهد، اصفهان، تبریز و شیراز انتخاب و در خارج از کشور نیز در کشورهای لبنان و سوریه، هند، افغانستان، پاکستان، اندونزی و برخی از کشورهای آفریقایی اعلام آمادگی کردند.